پیامبر کربلا ... بانوی صبر و ایثار
ای زینب ! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش! ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی قدّاره بندان و جلادان هم چنان به گوش تاریخ می رسانی.
مگو که بر شما چه گذشت ؟ مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟ مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟ مگو که خداوند آنروز عزیزترین و پرشکوه ترین ارزش ها و عظمت هایی را که آفریده است یکجا در ساحل فرات و بر روی ریگ زارهای تفتیده بیابان طف چگونه به نمایش آورد و بر فرشتگانش عرضه کرد تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده کنند…
آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم.ما همه را شنیده ایم.
تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را، به درستی گذارده ای.
تو خود شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی، همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گوید.
اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم؟
لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟ دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم..
این تو هستی که باید بر ما بگریی،ای که از باغ های سرخ #شهادت می آیی و بوی گل های نوشکفته آن دیار را هنوز به دامن داری! ای دختر علی ! ای خواهر! ای که قافله سالار کاروان اسیرانی! ما را نیز در پی این قافله با خود ببر.
دکتر شریعتی