من دختر شیعه ام .....
من یک دخترشیعه ام…
به مادرم زهرا قسم نیاز بشود..
عزرائیل تان می شوم..
کافیست به حرم عمه ام نزدیک شوید
شعیه وظیفه اش دفاع از حرم است..
زن و مرد ندارد..
من یک دخترشیعه ام…
به مادرم زهرا قسم نیاز بشود..
عزرائیل تان می شوم..
کافیست به حرم عمه ام نزدیک شوید
شعیه وظیفه اش دفاع از حرم است..
زن و مرد ندارد..
در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود . در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علی که بدست رژیم خونخوار شاهنشاهی انجام شده بود با مسائل سیاسی و فساد دستگاه آشنا شد . بعد از پایان دوران خدمت سربازی در شهر تبریز با برادرش مهدی فعالیت موثر خود را علیه رژیم آغاز کرد و خود سازی و تزکیه نفس شهید نیز بیشتر از این دوران به بعد بوده است .
ا هجرت امام«مد ظله العالی»به پاریس عازم پاریس می شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوریه میرود و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مراجعت، جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مراکز نظامی مشغول فعالیت میشود و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 57 به عضویت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عملیات با عناصر دستنشانده امپریالیسم شرق و غرب که در گروهکها و احزابی که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب شروع به فعالیت کرده بودند به مبارزه میپردازد .
در عملیات پاکسازی منطقه سرو و آزادسازی مهاباد ، پیرانشهر و بانه نقش مهم و اساسی داشته و در آزاد سازی سنندج با همکاری فرمانده عملیاتی منطقه با استفاده از طرحهای چریکی کمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شکسته و باعث گردید که سنندج پس از مدتها آزاد گردد
شهید با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد ودر این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود . همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت . با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود .
مدتی در شهرداری بصورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت گردید و چون کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهی خط مقدم ایستگاه 7 آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت . وی در زمره خاطراتش که از بسیجی ها صحبت میکرد میگفت که دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار کردیم که پشت جبهه کار کنند قبول نکردند و شروع کردند به گریه کردن که باید ما در خط مقدم باشیم و میگفت : اینها به انسان نیرو می دهند و باعث تقویت ایمان در آدمی میشوند .
بعد از بازگشت مرتب از مزایای جنگ که بقول امام این جنگ یک نعمت است که فرزندان این مملکت را الهی کرده و آنها را از زندگی دنیایی به معنویت کشانده است . حمید برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را عهده دار گردید که در آن شرایط کمتر کسی میتوانست چنان مسئولیتی را بپذیرد . سپس بعنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعییین شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی میدانست و میاندیشید که در جبهه مفیدتر است حضور دائمیاش را در جبهه های نبرد با صدام متجاوز از عملیات فتحالمبین شروع نمود ، در عملیات بیتالمقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و با تلاشی که نمود نقش موثری در گشودن دژهای مستحکم صدامیان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشکر اسلام پیروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عملیات رمضان برای فعالیت دائمی در سپاه پاسدارن مصمم گردید .
در عملیات موفقیتآمیز «مسلمبنعقیل» بعنوان مسئول خط تیپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار یادآور صبوری و شجاعت یاران امام حسین (علیه السلام ) بود که چندین بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجک دستی به صدامیان شرکت نمود و از ناحیه دست مجروح شد و بر حسب شایستگی که کسب نمود از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) منصوب گردید .
بعد از عملیات والفجر مقدماتی بعنوان معاون لشکر 31 عاشورا راه مولایش حسین بن علی (علیه السلام) را ادامه داد استقامت و تدابیرش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود شرکت در عملیاتهای والفجر 1 و2 و4 از افتخاراتش بود که همیشه دوش بدوش برادران رزمنده بسیجیاش در خطوط اول حمله شرکت داشت و با خونسردی زیادی که داشت همیشه فرماندهان زیر دستش را به استقامت و تحمل شداید صحنه های نبرد ترغیب مینمود و به آنها یاد میداد که چگونه با دست خالی از امکانات مادی در مقابل دشمن که سراپا پوشیده از زره و پیشرفته ترین امکانات جنگی عصر حاضر میباشد فقط بااتکاء به ایمان و روش حسینی باید جنگید .
وصیت های شهدا در مورد حجاب
✅«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»
(شهید عبدالله محمودی)
✅«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.»
(سردار شهید رحیم آنجفی)
✅«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.»
(شهید محمد کریم غفرانی)
✅«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام)
✅«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»
(شهید سید محمد تقی میرغفوریان)
✅«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»
(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )
✅«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»
(شهید صادق مهدی پور)
✅«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»
(شهید بهرام یادگاری)
✅«تو ای خواهرم… حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»
(شهیدابوالفضل سنگ تراشان)
✅«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.»
(شهید حمید رستمی)
✅«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان:
بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد
(شهید علی اصغر پور فرح آبادی)
«✅شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند.»
(شهید علی رضائیان)
✅«از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند،
زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است.»
(شهید علی روحی نجفی)
✅«مادرم… من با حجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.»
(شهید غلامرضا عسگری)
✅«ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تاسرخی خون من.»
(شهید محمد حسن جعفرزاده)
✅«خواهرم: زینب گونه حجابت را که کوبنده تر از خون من است حفظ کن.»
(شهید محمد علی فرزانه)
✅« خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفته اند
و خود راهم چون فاطمه و زینب حفظ می کنند… هدف دار در جامعه حاضرشده اند.»
(رییس جمهور شهید محمد علی رجایی)
یـک عـذاب هــم هسـت در قیامـت …
که تـو را مـی آورنــد …
جلــوی اربــاب می نشـاننــد ….
و تـو فقـط…
به انگشتان دستت زُل می زنی ..!!
یـاربـی …اغفـرلـی ذنوبـی ….