من دختر شیعه ام .....
من یک دخترشیعه ام…
به مادرم زهرا قسم نیاز بشود..
عزرائیل تان می شوم..
کافیست به حرم عمه ام نزدیک شوید
شعیه وظیفه اش دفاع از حرم است..
زن و مرد ندارد..
خاطره 89
عربستان چه بر سر یمنی ها می اورد..........
خنده حلال
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
× وَ أَنْـتَ الْمُجِـیبُ وَ أَنَــا الْمُـضْطَــر ×
+ از دور سـلامــی ُ
تـــو از دور جـوابــی !
ایــن فـــاصلـه
انــگار نـه انـگـار زیــاد اسـت …
┘◄ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
من هم متعرضم " فیلم رستاخیز "
خواهشا تا میتونید اعتراضات خودتون و بیان کنید به صدا سیما برای جلوگیری از اکران پخش هالیوودی روز رستاخیز….. .
.
.
جسارتی که در این فیلم شده به اهلبیت شامل موردهای زیر است….
1- با قباحت و جسارت تمام چهره های اهلبیت به نمایش گذاشته شده است،مخصوصاً حضرت عباس (ع)حضرت قاسم، حضرت علی اکبر،حضرت علی اصغر و تمامی اهل بیت….
2- حضرت قاسم (ع)که تمامی مقاتل و اسناد گفتن نهایت 13 ساله بوده اورا28،29ساله نشان داده اند….
3-حرف معصومین و اسناد و مدارک را نقص و به جای استفاده از صحرای کربلا کوهپایه به کار برده اند و صحنه روز عاشورا در کوهپایه گرفته شده است….
4-حضرت علی اصغر (ع)که کله دنیا میدونن 6 ماهه بودن 5.6 ساله نشان داده شده…
5-از همه مهمتر اینکه یکی از بزرگترین جنایت کار کربلا حرمله لعنت الله و حرومزاده در این فیلم وجود ندارد (میگویند حرمله ای وجود نداشته)
6-حضرت خانوم رقیه(س)سلام الله علیها در ابن فیلم وجود ندارد…((میگویند وجود نداشته))
7-به شدت تمام از روشها و تبلیغات و گریمهای هالیوودی استفاده شده…..
8-هزینه سنگین بیشتر از12 میلیارد برای این فیلم هالیوودی…. .
وده ها جسارت های دیگر….
زن ایرانی طیبه و طاهر است. مقام معظم رهبری
زن ایرانی راهبه نیست، اما از راهبه پاک تر است
و طیبه و طاهر است.
سرباز نیست، اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد
و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست،
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند
و در تمام صحنه ها حضور دارد.
7/11/63
شهادت سردار "حمید باکری" قائممقام لشکر 31 عاشورا در جزیره مجنون 6 اسفندماه 1362 شمسی
در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود . در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علی که بدست رژیم خونخوار شاهنشاهی انجام شده بود با مسائل سیاسی و فساد دستگاه آشنا شد . بعد از پایان دوران خدمت سربازی در شهر تبریز با برادرش مهدی فعالیت موثر خود را علیه رژیم آغاز کرد و خود سازی و تزکیه نفس شهید نیز بیشتر از این دوران به بعد بوده است .
ا هجرت امام«مد ظله العالی»به پاریس عازم پاریس می شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوریه میرود و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مراجعت، جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مراکز نظامی مشغول فعالیت میشود و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 57 به عضویت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عملیات با عناصر دستنشانده امپریالیسم شرق و غرب که در گروهکها و احزابی که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب شروع به فعالیت کرده بودند به مبارزه میپردازد .
در عملیات پاکسازی منطقه سرو و آزادسازی مهاباد ، پیرانشهر و بانه نقش مهم و اساسی داشته و در آزاد سازی سنندج با همکاری فرمانده عملیاتی منطقه با استفاده از طرحهای چریکی کمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شکسته و باعث گردید که سنندج پس از مدتها آزاد گردد
شهید با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد ودر این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود . همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت . با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود .
مدتی در شهرداری بصورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت گردید و چون کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهی خط مقدم ایستگاه 7 آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت . وی در زمره خاطراتش که از بسیجی ها صحبت میکرد میگفت که دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار کردیم که پشت جبهه کار کنند قبول نکردند و شروع کردند به گریه کردن که باید ما در خط مقدم باشیم و میگفت : اینها به انسان نیرو می دهند و باعث تقویت ایمان در آدمی میشوند .
بعد از بازگشت مرتب از مزایای جنگ که بقول امام این جنگ یک نعمت است که فرزندان این مملکت را الهی کرده و آنها را از زندگی دنیایی به معنویت کشانده است . حمید برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را عهده دار گردید که در آن شرایط کمتر کسی میتوانست چنان مسئولیتی را بپذیرد . سپس بعنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعییین شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی میدانست و میاندیشید که در جبهه مفیدتر است حضور دائمیاش را در جبهه های نبرد با صدام متجاوز از عملیات فتحالمبین شروع نمود ، در عملیات بیتالمقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و با تلاشی که نمود نقش موثری در گشودن دژهای مستحکم صدامیان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشکر اسلام پیروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عملیات رمضان برای فعالیت دائمی در سپاه پاسدارن مصمم گردید .
در عملیات موفقیتآمیز «مسلمبنعقیل» بعنوان مسئول خط تیپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار یادآور صبوری و شجاعت یاران امام حسین (علیه السلام ) بود که چندین بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجک دستی به صدامیان شرکت نمود و از ناحیه دست مجروح شد و بر حسب شایستگی که کسب نمود از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) منصوب گردید .
بعد از عملیات والفجر مقدماتی بعنوان معاون لشکر 31 عاشورا راه مولایش حسین بن علی (علیه السلام) را ادامه داد استقامت و تدابیرش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود شرکت در عملیاتهای والفجر 1 و2 و4 از افتخاراتش بود که همیشه دوش بدوش برادران رزمنده بسیجیاش در خطوط اول حمله شرکت داشت و با خونسردی زیادی که داشت همیشه فرماندهان زیر دستش را به استقامت و تحمل شداید صحنه های نبرد ترغیب مینمود و به آنها یاد میداد که چگونه با دست خالی از امکانات مادی در مقابل دشمن که سراپا پوشیده از زره و پیشرفته ترین امکانات جنگی عصر حاضر میباشد فقط بااتکاء به ایمان و روش حسینی باید جنگید .
الله علیه و آله پناه ببر
السلام علیک یا رسول الله یا اکرم الشفعاء
روایت است اگر حاجتی داشتی به پیامبر صلی الله علیه و آله پناه ببر. شیخ صدوق ره هم روایت کرده پیامبر صلی الله علیه و آله از جایی رد می شدند که صدای گریه کنیزی را در یک گوشه شنیدند. پرسیدند چرا گریه می کنی؟ گفت : مولایم پولی داده بود که چیزی با آن بخرم ولی پول را گم کردهام. حضرت فرمود: من به تو این پول را میدهم. ظاهراً حضرت پیراهن خود را فروختند و پول را دادند. اما دوباره کنیز گریه میکرد. حضرت علت را پرسیدند. گفت : چون دیر کردهام میترسم دعوایم کند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من با تو میآیم و وساطت میکنم. به در خانه که رسیدند چون در آن زمان برای کسب اجازه جهت داخل شدن به خانه سلام می گفتند، پیامبر فرمود : السلام علیکم (یعنی اگر کسی هست بیاید بیرون) حضرت دو بار سلام گفتند اما جوابی نیامد و بار سوم از داخل خانه صدایی بلند شد که : السلام علیک یا رسول الله. حضرت فرمود چرا دو بار قبل جواب ندادید؟ صاحب کنیز عرض کرد: یا رسول الله ، صدای شما دلنشین بود. خواستیم این صدا را بیشتر بشنویم. قربان قدمتان ، امر بفرمایید. حضرت سفارش کنیز را کرد و صاحب کنیز هم به احترام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نه تنها او را دعوا نکرد بلکه وی را آزاد نمود.
نقش بانوان در کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم
ما اگر نگاهی به حرکت و قیام تاریخساز حضرت سیدالشهداء علیهالسلام از آغاز تا پایان داشته باشیم، نقش زنان و عملکرد آنان را بسیار قابل توجهتر از مردان میبینیم؛ البته به غیر از شهدای عظیمالشأن کربلا. زنان در آن ماجرا، امتحان بسیار مناسب و بهتری را نسبت به مردان از خودشان نشان دادند که میتوانیم این را مورد بحث قرار دهیم. در آغاز، وقتی حضرت اباعبدالله علیهالسلام حرکت خود را از مدینه آغاز میکنند، بهجز گروهی از خویشان حضرت که اینها هم فقط برادران و فرزندان عقیل و جعفر و نوادگان امیرالمومنین علیهالسلام بودند(اگر در اسامی خاندان پیامبر صلیالله علیه و آله در کربلا تعمق کنید میبینید که شهدا، یا بخشی از فرزندان ابوطالب هستند، یا اولاد امیرالمومنین علیهالسلام و یا اولاد جعفر هستند و یا اولاد عقیل) و بقیهی بنیهاشم حتی برخی از فرزندان امیرالمومنین علیهالسلام حاضر نیستند در این امر مهم، یعنی یاری امام زمانشان همراه با امام حسین علیهالسلام باشند.
با این حال، بانوانی را میبینیم که احساس مسئولیت میکنند و در این عرصه حاضر میشوند. این مسئله را خیلیها توجه نکردند. فکر کردند فقط خانواده امام حسین علیهالسلام بودهاند که دارند هجرت میکنند و طبیعی است که خانواده همراه ایشان باشد. حال آنکه بخشی از این بانوان و کودکان از خانوادهی امام هستند و بخش دیگر گروهی از بانوان فهیم و بصیر هستند که دیدهاند امام زمانشان در خطر است، احساس مسئولیت کردند و آمدند. این بانوان عموماً کسانی هستند که نسبت نسبی و یا سببی با امام دارند. یعنی وابستگان به خاندان عقیل و امیرالمومنین علیهالسلام هستند. آنها حتی کودکان و فرزندان خود را به همراه میآورند و بهظاهر وظیفهای در این قبال ندارند ولی چون احساس کردند که اگر امام در مدینه بماند کشته خواهد شد و مجبور به هجرت است و نباید امام را رها کرد، با امام همراه شدند.
در متون اسلامی، از زنان، جهاد خواسته نشده است ولی اگر موقعیتی ایجاد شد که مردان برای دفاع کافی نبودند، زنان هم باید شرکت کنند و آن وقت برای دفاع از مرزهای دارُالاسلام زنها هم وظیفه پیدا میکنند. امام زمان مهمتر است یا دفاع از مرزها؟ به طور طبیعی این مسئولیت متوجه بانوان هم شده است. این بانوان عظیمالشأن حاضرند رنج این سفر را به جان بخرند و امام زمان خود را رها نکنند. ولی میبینیم این بصیرت را برخی از خود خاندان بنیهاشم ندارند. محمد حنفیه به عنوان فرزند امیرالمومنین علیهالسلام و برادر امام حسن و امام حسین علیهمالسلام با امام همراه نیست. عبداللهبنجعفر به عنوان پسر عموی امام و همسر حضرت زینب سلامالله علیها نمیآید. عمر که یکی از فرزندان امیرالمومنین علیهالسلام است، حاضر به همراهی نیست. عباس پسر عموی پیغمبر صلیالله علیه و آله و امیرالمومنین علیهالسلام است که حاضر به همراهی نیست. اینها امام را دوست دارند، دلسوزی برای امام دارند، ولی مانند این بانوان، بصیر و ولایتمدار نیستند که امام را همراهی کنند. لذا از این جهت، این بانوان -که چه بسا خیلی از آنها برای ما شناختهشده هم نیستند- در اوج قرار دارند به سبب اینکه از زندگی خود دست برداشتهاند.
میدانید که بدترین لحظهها و صحنههایی که بر آلالله علیهمالسلام پدید آمد، نه واقعهی عاشورا و شهادت امام حسین علیهالسلام و یارانش، که فاجعهی اسارت خاندان پیامبر صلیالله علیه و آله و عترت آنهاست که عموماً همین بانوان و فرزندان هستند.
از امام سجاد علیهالسلام سوال کردند کدام عرصه برای شما در این سفر از همه سختتر گذشت؟ جا دارد که حضرت بفرماید که عصر عاشورا هنگامی که بدن مطهر پدر عزیزمان و عموها را آنطور دیدم، اما سه بار می فرماید «شام». دلیلش این است که عترت پیامبر صلیالله علیه و آله، و زنان و دختران اهلالبیت علیهمالسلام را به صورت اسرای کافر حمل کردند و با آنها معاملهی کفار را کردند. این قضیه برای امام سجاد علیهالسلام حتی از شهادت امام حسین علیهالسلام نیز دردناکتر است.
ما باید درک کنیم که این بانوان عظیمالشأن چگونه حاضر شدند این عرصهها را تحمل کنند ولی امام زمانشان را بییاور نگذارند. این یک بحث کلی راجع به بانوان عظیم الشأنی است که در عرصه کربلا و حوادث بعد از کربلا حضور دارند و سرآمد آنها حضرت زینب سلام الله علیها است.
دکتر محمدحسین رجبی دوانی از کارشناسان تاریخ اسلام و تشیع
منبع:khamenei.ir/
کربلا صحنه سنجش ولایت مداری ...
حجت الاسلام پناهیان در مراسم دهه اول محرم که شامگاه شنبه سوم آبان ماه در حسینیه ام ابیها(س) تهران برگزار شد، گفت: جسم انسان دارای پیچیدگی خاصی است و برای هرقسمت از بدن آدمی متخصصی وجود دارد و برای هر تخصص، پیچیدگیهایی هست.
وی با اشاره به آیه “و نفخت فیه من روحی” افزود: روح ما از جسم بسیار پیچیدهتر است. انگار نوبت روح انسان که میشود خداوند متعال خود وارد عرصه میشود.
حجت الاسلام پناهیان گفت: طبیعتا چون ما با انسان به عنوان یک موجود پیچیده و عمیق روبرو هستیم برنامه یا دین که برای رشد و تعالی او است پیچیده و عمیق است، نمیتوان همه آنهارا به راحتی درک کرد.
وی با اشاره به موضوع ولایت گفت: پیچیدهترین، عمیقترین و البته ارزشمندترین بخش دین موضوع ولایت است؛ از زراره در کافی روایت داریم که امام صادق(ع) فرمودند: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. زراره پرسید: کدام بافضیلتتر است؟ حضرت فرمودند: ولایت بالاتر است، زیرا ولایت کلید سایر موارد است همچنین در روایت دیگر داریم موارد دیگر بدون ولایت قابل پذیرش نیستند.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ تصریح کرد: این آیه هدیه ویژه خدا است زیرا در روایت داریم که خدا ایمان را در دلها محبوب و زیبا قرار داده است که مصداق آن محبت امیرمومنان(ع) است.
وی با تاکید بر اینکه موضوع ولایت بسیار موضوع پیچیدهای است، گفت: نه افرادی که ادعا میکنند ولایت مدارند، واقعا ولایت مدارند و نه افرادی که ادعا میکنند ولایت مدار نیستند، قطعا ولایت مدار نیستند. در جامعه امروز خیلی ها ادعای ولایت مداری داشتند ولی شما ریزش آنها را دیدید و افراد فراوانی در طول تاریخ وجود دارند که ولایت مدار نبودند ولی بعدها ولایت مدار شدند.
حجتالاسلام پناهیان ادامه داد: در واقعه عاشورا نمونههای بارزی از این موضوع را داریم و کربلا جایگاه بزرگی برای شناسایی این موضوع دقیق است.
متولی مدرسه علمیه دارالحکمه تهران با اشاره به تکلیف انسانها در مورد موضوع ولایت گفت: تکلیف ما در این میان این است که از فرصت عمر خود استفاده کنیم ریشههای ولایتپذیری را بشناسیم و آنها را تقویت کنیم و ریشههای ولایت گریزی را بشناسیم و آنها را بخشکانیم./95913/پ202/ب
حضرت عباس(ع)الگوی ولایت مداری و امام شناسی
نظر امام خمینی در مورد اسلام آمریکایی
((مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی تبدیل شدند که از یک طرف اسلام اشرافیت ، اسلام ابو سفیان ، اسلام ملاهای کثیف درباری ، اسلام مقدس نماهای بی شعور حوزه های عل
می و دانشگاهی ، اسلام نکبت و ذلت ، اسلام پول و زور ، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها و در یک کلمه اسلام آمریکایی را ترویج می کنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش ، آمریکای جهانخوار می گذارند.)) صحیفه نور جلد ۲۰، صفحه ۲۳۰
پیامبر کربلا ... بانوی صبر و ایثار
ای زینب ! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش! ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی قدّاره بندان و جلادان هم چنان به گوش تاریخ می رسانی.
مگو که بر شما چه گذشت ؟ مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟ مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟ مگو که خداوند آنروز عزیزترین و پرشکوه ترین ارزش ها و عظمت هایی را که آفریده است یکجا در ساحل فرات و بر روی ریگ زارهای تفتیده بیابان طف چگونه به نمایش آورد و بر فرشتگانش عرضه کرد تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده کنند…
آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم.ما همه را شنیده ایم.
تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را، به درستی گذارده ای.
تو خود شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی، همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گوید.
اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم؟
لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟ دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم..
این تو هستی که باید بر ما بگریی،ای که از باغ های سرخ #شهادت می آیی و بوی گل های نوشکفته آن دیار را هنوز به دامن داری! ای دختر علی ! ای خواهر! ای که قافله سالار کاروان اسیرانی! ما را نیز در پی این قافله با خود ببر.
دکتر شریعتی
اگر بخواهیم حسن رحیم پور ازغدی را معرفی کنیم با.....
به نقل از “ندای یک بسیجی": اگر بخواهیم حسن رحیم پور ازغدی را معرفی کنیم باید بگوییم در مشهد متولد شده است، دارای تحصیلات خارج فقه است و از سال 1381 به عنوان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب شده، اما مردم بیشتر او را به واسطه پخش سخنرانی هایش از رسانه ملی می شناسند، هرچند آثار مکتوبی هم دارد. در داخل باعث دلگرمی جناح مؤمن و انقلابی است، همچنین بسیاری از حضور و فعالیت های او احساس خطر می کنند.
اما در بین اپوزیسیون خارجی نیز برخی او را از پاسداران سپاه قدس می داند و عده ای نیز او را در زمره نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار می دهند. اما هر چه هست باید به سطح تاثیرگذاری وی توجه داشت که توانسته است وی را در کانون توجه نیروهای خودی و در لیست ترور دشمن قرار دهد.
به عبارت دیگر حسن رحیم پور را باید از جمله متفکرانی دانست که جدای از گرایش فکری و سیاسی در بین عامه مردم از مقبولیت و البته محبوبیت ویژه ای برخوردار است. موضوعی که دلیل آن را باید شناخت ایشان از نیاز جامعه امروز، بیان بی-پرده مسائل و تقید او به نقد علمی دانست.
هر چند رحیم پور تا کنون ادعایی مبنی بر تحصیلات دانشگاهی نداشته است و اندوخته اش حاصل تحصیل در حوزه (تحصیلات حسن رحیم پور ازغدی سطح خارج حوزه است) و مطالعات و تلاش فردی است اما تعامل وی با قشر فرهیخته و دانشجوی جامعه باعث شده است که حسن رحیم پور ازغدی به عنوان یک شخصیت دانشگاهی شناخته شود و با القابی نظیر دکتر و… از او یاد شود.
حسن رحیم پور در چند ساله اخیر نشان داده است که نه تنها جنگ نرم و تهاجم فرهنگی دشمن را به جان و دل درک کرده و دفاع در مقابل آن را وظیفه تمامی افراد جامعه می داند، بلکه در مقابله با فرهنگ مهاجم تنها به دفاع بسنده نکرده است.
او نه تنها مانند برخی خواص منتظر ننشسته تا حمله دشمن آغاز شود و هدف را شناسایی کند بلکه ضمن شناسایی نقاط ضعف جامعه و تلاش برای تقویت آنها به فکر شناسایی نقاط ضعف فرهنگ مهاجم نیز بوده تا به این وسیله در جنگ نرم و تهاجم فرهنگی درگرفته میان اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی تنها یک مدافع و جامعه هدف نباشیم. بلکه به عنوان یک فرهنگ غنی بتوانیم ارزش های انسانی خود را صادر کنیم.
در اندیشه این مبارزان خستگی ناپذیر، جنگ هیچگاه به پایان نخواهد رسید و معرفی ارزش های انقلابی و اسلامی به جهانیان نزد آن ها همانند حفظ و حراست از آن ارزش ها، ارزشمند است. در وضعیت فعلی امثال حسن رحیم پور از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی کنند؛ آنها در میدان مبارزه نه تنها سرباز بلکه افسرانی هستند که با بصیرتی عمارگونه و استقامتی چون مالک اشتر، حضورشان همانند وزنه ای سنگین در جبهه خودی از سوی دوست و دشمن حس خواهد شد.
رحیم پور ها، عصبانیت دشمن از خود را به مثابه برخورد تیر به هدف مورد نظرشان تلقی می کنند و جز انجام وظیفه و تکلیف چیزی در سر نمی پرورانند و همین امر باعث شده است که در کنار دانشمندان هسته ای در لیست ترور قرار گیرند، هرچند باید توجه داشت که قرار گرفتن امثال ایشان در لیست ترور معنایی جز عجز و ناتوانی دشمن در مقابله با حملاتی که ایشان به اردوگاه فکری غرب داشته است، ندارد.
در حقیقت شاید آنگونه که شاید و باید این استاد شناخته شده نباشد اما باید دانست که رحیم پور از هر منبری برای روشنگری و بصیرت بخشی استفاده می کند و در میدان مبارزه با جان و آبروی خود حاضر شده است و باید دست به کار شده و از او به عنوان “عمار انقلاب” تقدیر کنند.
عشق فقط ...
ریشه سازی اتحاد شیعه و سنی
یاداشت بسیار مهم استاد پناهیان در مورد "فضای مجازی "
بسم الله الرحمن الرحیم
فضای مجازی محل امتحانها و تکلیفهای جدید ماست؛ امتحاناتی که ماهیت متفاوتی نسبت به دیگر آزمایشهای آدمها، در قرون و اعصار گذشته ندارد، ولی متناسب با وضعیت انسان معاصر مختصات خاصی پیدا کرده است. همچون تمام امتحانات دنیا، نه میتوان کاملاً آن را کنار گذاشت و نه میتوان به راحتی از آسیبهایش در امان بود. همهٔ دنیا همینطور است.
هدف تمام امتحانات الهی سنجش میزان عزم و ایمان انسانها در مواجههٔ عقلانی با «هوای نفس و تمایلات بیارزش» طبق دستورات دین است، که موجب رشد انسانها و تعالی روحی آنها میشود. اینبار نیز فضای مجازی با همهٔ مختصات تازهای که دارد و تغییرات گستردهای که ایجاد کرده است، چیزی نیست جز زمینهٔ جدیدی برای سنجش قدرت روحی انسان و بستر تازهای برای تکالیف انسانی و دینی، که باید ببینیم چگونه از عهدهٔ آنها برخواهیم آمد.
انسانی که از عقل و تجربه بیشتری نسبت به نسلهای قبل برخوردار است و از امکانات بهتری برای زندگی بهره میبرد، طبیعی است که با امتحانات جدید و پیچیدهتری هم مواجه شود. مهم این است که ما بتوانیم در مواجهه با این عرصه، هوشمندانه و مسئولانه برخورد کنیم، و با نشان دادن قدرت معنوی خود محل تجلی حکمت خداوند متعال در خلقت انسان قرار گیریم.
علاوه بر آنکه اگر ما در آخرالزمان قرار گرفته باشیم، ممکن است این جزئی از شرایط امتحانات نهایی ما هم باشد. امتحانات نهایی دوران غیبت هم، دشواریهای خاص خود را دارد. در امتحانات نهایی کمتر فرصت جبران است و غربالش شبیه قیامت است؛ خیلیها میروند و خیلیها میرویند.
اینکه ابزار و فناوری فضای مجازی، از کدام فرهنگ و تمدن سرچشمه گرفته و یا مهمتر از آن، اینکه چگونه جریان سلطه در حال سوءاستفاده از این ابزار است، مسئولیت ما را در مواجهه با این فضا کم نمیکند که هیچ، بیشتر هم میکند. فعلاً این ماییم و این امکاناتی که میتواند موجب شکست ما و یا برعکس شکست دشمنان ما بشود. ما باید ببینیم با امتحان الهی در مواجهه با این فضای جدید چگونه برخورد میکنیم؛ آیا محل تجلی قدرت خدا میشویم یا محل تجلی ضعف خودمان؟
بیتردید اگر خداوند توان رویارویی با چنین امتحانی را در ما نمیدید، چنین آزمونی را پیش روی ما قرار نمیداد.
بیتردید اگر توان رویارویی صحیح با این امتحان را نداشتیم، با چنین وضعیتی مواجه نمیشدیم و خداوند چنین آزمونی را پیش روی ما قرار نمیداد. فضای مجازی واقعاً مسئولیت ما را سنگینتر کرده است و میتوانیم چند برابر پیشینیان ثواب ببریم و جهاد کنیم. همانطور که میتوانیم چندین برابر دچار ضعف و معصیت شویم.
فضای مجازی فرصتی است برای آنکه میزان درک خود از حقایق ناب دینی را ارزیابی کنیم، و بخشی از درک خود را به دیگران منتقل کنیم. گاهی در جریان انتقال معرفت دینی خودمان به دیگران است که میفهمیم چقدر میفهمیم. و نیز فرصتی است برای اینکه بفهمیم چقدر عاشق دین خدا و اولیاء خدا هستیم و یا چقدر خودخواهیم و بیخیال خدمت به دین.
معلوم است که این فضا، هم خطرات جدیدی را برای ما به دنبال دارد، و هم امکانات جدیدی را برای رشد فردی و اجتماعی در اختیار ما قرار میدهد. اما نباید صرفاً منفعلانه برخورد کنیم؛ باید ضمن صیانت و محافظت از آنچه میخواهند از ما بگیرند، از فرصتهای این فضا استفاده کنیم. وقتی به فرصتهای فضای مجازی نگاه میکنیم، به سهولت درمییابیم چقدر جای این فناوری برای افزایش هدایت بشر و نجات انسانها خالی بود، و… شاید این فرصتها یکی از زمینههای پدید آمدن مقدمات ظهور باشد.
در مواجهه با تهدیدهای فضای مجازی دو اقدام اساسی لازم است؛ یکی آنکه تقوا را رعایت کنیم تا آلودگیهای این فضا نَفَس ما را نگیرد؛ چون یکی از خصوصیات این فضا گسترش هرزگی است. و دیگر اینکه نظم و زمانبندی استفاده از این ابزار و حضور در فضای مجازی را نباید فراموش کنیم. زیرا یکی از خصوصیات این فضا هدررفتن و بینظمی در زمان است و به دلیل آنکه هر لحظه در اختیار ماست، میتواند از سر کنجکاوی یا به هر دلیل دیگری نظم زندگی ما را بهم بزند.
امکان «دسترسی راحت و منظم به اطلاعات»، «پردازش و انتخاب دقیق نیازمندیها»، «انتقال سریع و فراگیر آگاهیها»، «تبلیغ موثر و مکرر ارزشها»، و فواید فراوان دیگر در فضای مجازی، وظایف مؤمنان را در زمینهٔ دعوت به حق و ترویج حقپرستی بسیار زیادتر کرده است. پیامهای مظلوم انقلاب مقتدر ما منتظر جهانی شدن هستند؛ باید جهان تشنهٔ دریافت پیامهای انقلاب و اسلام ناب را دریافت.
آنقدری که در این یکسال تحقیر شدیم در طول این 35 سال نشده بودیم
آیتالله علم الهدی: «ما آنقدری که در این یکسال بعد از توافق ژنو تحقیر شدیم در طول این 35 سال نشده بودیم؛ اگر ما مانند آن ده سال که پشت میز مذاکره محکم ایستاده بودیم رفتار میکردیم، دولتمردان آمریکا ما را این مقدار تحقیر نمیکردند.»
وی افزود: «ما تا این اندازه به ذلت نیفتاده بودیم که در این یکسال به ذلت افتادهایم. در تحریم اقتصادی آیا بچههای ما بالاتر از زجر بچههای امام حسین(ع) زجر دیدند؟»
حرکت خلاف جهت ... !!!
شروع یک روز و هفته خوب با دعا برای فرج آقا صاحب الزمان (عج)
دستش شکسته !!
حجاب سنگری است ...!!
شام داغ میزند بر دل زینب ...
زیـارتِ عـاشــــورا را ، کـــ ه خوانـــــده ایی ؟
میـــدانی این فــــراز به کـــجا اشـــاره دارد ؟
مُصیـبَةً مـا اَعْظَمَـها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها
فِی الْاِسْلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ…
الشــام الشـــام الشــام …
دارد کم کم نزدیــــــک می شـــــود …
شـــــــام ، داغ میـــــزنــــد بر دلــــم …
امـــــان از دل زینــــــب ..